یاران آخرالزمانی
سنگری از سنگرهای دفاع از اسلام ناب و انقلاب اسلامی و دست نوشته ها و خاطرات
نوشته شده در تاريخ شنبه 16 بهمن 1395برچسب:, توسط جواد علی گلی |

قیام لله، یگانه راه اصلاح جهان 

بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تعالی: (قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادا) خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظه هائی است که خدای عالم از میان تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح در جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوه های گوناگون عالم طبیعت رهانده. خلیل آسا در علم الیقین زن - ندای لااحب الافلین زن. قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحو کشاند. قیام برای خداست که خاتم النبیین صلی الله علیه و آله را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت ها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسین اوادنی رساند.


بدبختی و تیره روزی ما به خاطر قیام برای منافع شخصی است.
خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از دهها میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتی شهوت پرست پشت میزنشین شدند. قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد را بر یک گروه چندین میلیونی چیره می کند که حرث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند. قیام برای نفع شخصی است که الان هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزه گرد بی شرف

کرده و نفس از هیچ کس در نمی آید. قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زن های عفیف مسلمان برداشت و الان هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی بر علیه آن سخن نمی گوید. قیام برای نفع های شخصی است که روزنامه ها که کالای پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشه ها را که از مغز خشک رضاخان بی شرف تراوش کرده تعقیب می کنند و در میان توده پخش می کنند. قیام برای خود است که مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده که در پارلمان بر علیه دین و روحانیت هر چه می خواهند بگویند و کسی نفس نکشد.

برای نجات دین از دست مشتی شهوتران قیام کنید.
هان ای روحانیین اسلامی! ای علماء ربانی!ای دانشمندان دیندار! ای گویندگان آیین دوست! ای دینداران خداخواه! ای خداخواهان حق پرست! ای حق پرستان شرافتمند! ای شرافتمندان وطنخواه! ای وطنخواهان باناموس! موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفع های شخصی کرده تا به همه سعادت های دو جهان نائل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید. (ان لله فی ایام دهرکم نفحاث الافتعر ضوالها) امروز روزی است که نسیم روحانی الهی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است، اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهید، فرداست که مشتی هرزه گرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آئین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند. امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟ همه دیدید کتاب های یک نفر تبریزی بی سروپا را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب روحی له الفدا آن همه جسارت ها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمه خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگی است که شماها را فرا گرفته؟ ای آقای محترم که این صفحات را جمع آوری نمودید و به نظر علمای بلاد و گویندگان رساندید، خوب است یک کتابی هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده، از همه امضا می گرفتید که اگر در یک گوشه مملکت به دین جسارتی می شد، همه یک دل و یک جهت از تمام کشور قیام می کردند. خوب است دینداری را دست کم از بهائیان یاد بگیرید که اگر یک نفر آنها در یک دیه زندگی کند، از مراکز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئی تعدی به او شود، برای او قیام کنند. شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیره سران بیدین از جای برخاستند و در گوشه زمزمه بیدینی را آغاز کردند، به همین زودی بر شما تفرقه زده ها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان روزگارتان سخت تر شود: (و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله) سید روح الله خمینی  (صحیفه نور جلد 1 صفحه 4)

یاران آخرالزمانی
Image by Cool Text: Free Logos and Buttons - Create An Image Just Like This
نوشته شده در تاريخ شنبه 16 بهمن 1395برچسب:تشیع , کسروی , توسط جواد علی گلی |


نظرات کسروی در مورد مذهب شیعه
برخی از نظرات او، به صورت خلاصه به شرح زیر است:

وی پیدایش مذهب شیعه را از زمان بنی‌امیه می‌داند.[۲]
وی نخستین آلودگی مذهب شیعه را در بجا دانستن خلافت علی بر ابوبکر و عمر و عثمان می‌داند. به عقیده وی جعفر امام ششم شیعیان اولین کسی بود که لفظ امام را ساخت، و برای گرفتن «خمس» و «مال امام» گفت که باید خلیفه از طرف خدا باشد و از ترس نام خلیفه را به امام تغییر داد.[۳]
وی گفته امامان شیعه را در مورد اینکه «معتی قرآن را جز ما نداند و هر کس نداند باید از ما بپرسد» و «هر کس امام زمان خود را نشناسد بی‌دین از دنیا رفته‌است» را جز «لاف زدن» و «گزافه گفتن» نشمرده‌است؛ و گوینده‌اش را بی‌دین و خداناشناس می‌داند.[۴]
به اعتقاد وی «در شیعی‌گری دلیل خواستن و چیزی را به داوری خرد سپردن از نخست نبوده و کنون هم نخواهد بود».[۵]
وی در مورد عثمان بن سعید و رابطه وی با امام زمان اینچنین می‌گوید: «آن امام مرا میانه خود و مردم میانجی گردانده. شما هر سخنی می‌دارید به من بگوئید و هر پولی می‌دهید به من بدهید.»[۵]
وی خرده‌هائی به شیعی‌گری می‌گیرد که گزیده‌ای از آنان را ما اینجا می‌آوریم، از جمله:

«بنیاد شیعیگری بر آنست که خلیفه بایستی از سوی خدا برگزیده شود نه از سوی مردم. ما می‌پرسیم: دلیل این سخن چه بوده؟ کتاب اسلام قرآن می‌بود، آیا در کجای قرآن چنین گفته‌ای هست؟ چگونه تواند بود که چنین چیزی باشد و در قرآن یادی از آن نباشد؟»[۶]
«چه شد که دلبستگی شیعیان قزوین به اسلام و دستورهای پیغمبر اسلام بیشتر از دلبستگی یاران پیغمبر گردید؟ آن مردانی که در راه پیغمبر و دین او از جان گذشته و آنهمه گزندها دیده بودند، چشد که به اندازه ملایان شکم پرست ایران به دستورهای پیغمبر ارج نمی‌گزاردند؟!»[۷

--------------------------------------------------------------------------------------------------------
2-احمد کسروی؛ شیعی‌گری یا بخوانند و داوری کنند، گفتار یکم، شیعی گری چگونه پیدا شد؟
3-پرش به بالا ↑ همان‌جا
4-پرش به بالا ↑ احمد کسروی؛ شیعی‌گری یا بخوانند و داوری کنند. گفتار یکم، شیعی گری چگونه پیدا شد؟، ص ۱۰
5-↑ پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ همان‌جا ص ۱۱
6-پرش به بالا ↑ احمد کسروی؛ شیعی‌گری یا بخوانند و داوری کنند. گفتار دوم، خردهایی که به شیعی‌گری توان گرفت، ص ۱۸
7-پرش به بالا ↑ احمد کسروی؛ شیعی‌گری یا بخوانند و داوری کنند. گفتار دوم، خردهایی که به شیعی‌گری توان گرفت، ص ۲۱

یاران آخرالزمانی
Image by Cool Text: Free Logos and Buttons - Create An Image Just Like This

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.